از این به بعد دزدها مجبور میشن از روش پردردسرتری استفاده کنند چون با این سریال همه شگردهاشون لو رفت!!! در واقع ما به ضرر دزدها عمل کردیم ولی خوب اونها چون تنها شغلی هستند که صنف ندارند نمیتوانند اعتراض کنند!
مهراوه شریفینیا بازیگر مجموعه تلویزیونی «خداحافظ بچه» که سریال حاشیهساز و موفق «ساعت شنی» را نیز در کارنامه خود دارد در تازهترین گفتوگوی خود با اشاره به این نکته که اگر اصرار مادرش برای خواندن کامل سیناپس نبود بازی در نقش لیلا را از دست میداد چرا که حاضر نبوده در تلویزیون نقش زن حامله را بازی کند اما با خواندن دو قسمت از فیلمنامه پی برده که قضاوت عجولانهای کرده است.
وی همچنین با انتقاد از نگرانی مسئولان تلویزیون در پرداختن به موضوعات ملتهب و مسائل مبتلا به جامعه گفته است: مردم وقتی ببینند تلویزیون به مشکلاتشون بها میده و برای مطرح کردن نگرانیهاشون قدم بر میداره به شبکههای بیگانه پناه نمیبرن. به نظر من بخشی از وظایف رسانه ملی نشان دادن مشکلات زندگی مردمه و حل کردن مشکلات به عهده مسئولینه. بخشهای جالب این مصاحبه را به نقل از «بانی فیلم» در ادامه میخوانید:
مهدی صبایی و بهنوش بختیاری چطور میتونن نخندن!
روز اولی که مهدی صبایی اومد جلوی دوربین باید بچه به بغل در کنار بهنوش بختیاری دیالوگ میگفت سکانس خیلی حسی و سخت بود(سکانس پایانی قسمت5). بچه گریه میکرد و اونها باید تلاش میکردند که هم بچه رو آروم کنن هم درست دیالوگ بگن و هم مراقب حس و حالشون باشن. بچه آروم نمیشد. تقریبا همه گروه کارگردانی و صحنه از پشت دوربین برای آروم شدن بچه شکلک در میآوردند، تصویر جالبی بود. امکان نداشت بازیگر در اون لحظه بتونه متمرکز بشه. من واقعا متعجب بودم که مهدی صبایی و بهنوش بختیاری چطور میتونن نخندن و همونطور جدی دیالوگ بگن. اگه من جاشون بودم از خنده غش میکردم! هر چند که اون شب بچه اونقد گریه کرده که آخر ما نتونستیم سکانس رو بگیریم ولی من یک تمرکز عجیب و غریب را از این دونفر یاد گرفتم.
یاد «تا ثریا» میافتم کمی دلسرد میشوم
وقتی یاد کامل پخش نشدن «ساعت شنی» یا حتی«تا ثریا» میافتم کمی دلسرد میشوم . ترجیح میدهم یک کار ساده را شریف بازی کنم که نه از خط قرمزی عبور کرده باشه و نه شعاری باشه تا دچار مشکل پخش نشه. مثل «خداحافظ بچه» که دارای یک قصه ساده، جذاب و شرافتمند در مذمت دروغ هست.
دزدها چون تنها شغلی هستند که صنف ندارند نمیتوانند اعتراض کنند
به عقیده من سریال «خداحافظ بچه» اصلا بدآموزی نداره. فقط داره شیوه غیرکلیشهای تاثیر دروغ رو نمایش میده. به شیوه «ادب از که آموختی؟ از بیادبان». حتی در صحنه دزدی هم همینطوره. اون بخش واقعا بخش فانتزی ماجراست. اینو از هر دزدی بپرسی بهتون میگه. اون فقط فرضیه ما بود، برای اینکه تلخی اتفاق رو کمی تلطیف کنیم. باور کنید خودم امتحان کردم. با کارت ملی و عابر بانک و دم باریک در خونه باز نشد! تازه اگر هم روش دزدی باشه که ما دست دزدها رو پیش شما رو کردیم. از این به بعد دزدها مجبور میشن از روش پردردسرتری استفاده کنند چون با این سریال همه شگردهاشون لو رفت!!! در واقع ما به ضرر دزدها عمل کردیم ولی خوب اونها چون تنها شغلی هستند که صنف ندارند نمیتوانند اعتراض کنند!
نظرات شما عزیزان: